نمیدونم ، خواسته بودم از بدنم بابت مقاومتش تشکر کنم، با این سبک زندگی من اصلا اونقدرا بزرگ نشده و شکم مکم و چیز بخصوصی درست نکرده با وجودی که تموم ساعتای بیداری رو مشغول خوردنم ، استرسم رو با خوردن کنترل میکنم، اعصابم خیلی ضعیف شده بود ، گاز آخرو به چوکوتلا زدم و گفتم شکلات زنده نگهم میداره، شاید بهتره یمدت عصبی هم باشم و بعد این امتحان آکادمی رو رها کنم، باورم نمیشه اثر این دلشکستگی انقدر عمیقه و اصلا خوب نمیشم ، خدا لعنتت کنه عزیزم ، خدایا دیگه منو غرق پول و مادیات کن و با چیزای جالبتر امتحانم کن تا حسابی با مفهوم بنده ی خالص آشنات کنم